داستانک پیرمرد دزد درکانادا پیرمردی را به خاطر دزدیدن نان به دادگاه احضار کردند. پیرمرد به اشتباهش اعتراف کرد. ولی کار خودش را اینگونه توجیه کرد: خیلی گرسنه بودم و نزدیک بود بمیرم. داستانک پیرمرد دزد قاضی گفت: تو خودت میدانی که دزد هستی و من ده دلار تو را جریمه میکنم و میدانم که […]