داستانک آموزنده از ابن سیرین
ابن سيرين جوانى بسيار زيبا و خوش تيپ بود و به شغل بزازى مشغول بود.
زنى عاشق او میشود از او میخواهد تا پارچه هائى را از ابن سیرین بخرد، به شرط آنكه به منزلش بياورد تا پول را هم به او بدهد.
چون وارد منزل آن زن شد، زن درب خانه را قفل مىكند و از او مى خواهد كه با او زنا كند.
او در جواب مى گويد: پناه به خداى میبرم و در زشتی عمل زنا مطالبى میگويد.
حرفهايش در زن تاثير نكرد، تصميم گرفت با حيله اى خود را از اين بلا نجات بدهد.
به زن مى گويد: پس اجازه بده اول مستراح بروم تخليه كنم بعد بيايم.
زن هم قبول میكند چون به مستراح رفت خود را به مدفوع آلوده میكند و نزد زن مى آيد.
چون اين هيبت قبيحه را زن میبيند بدش می آيد و ابن سيرين را از خانه اش بيرون مینمايد.
پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
فِي الزِّنَا سِتُّ خِصَالٍ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الدُّنْيَا وَ ثَلَاثٌ فِي الْآخِرَةِ فَأَمَّا الَّتِي فِي الدُّنْيَا فَيَذْهَبُ بِالْبَهَاءِ وَ يُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ يَقْطَعُ الرِّزْقَ وَ أَمَّا الَّتِي فِي الْآخِرَةِ فَسُوءُ الْحِسَابِ وَ سَخَطُ الرَّحْمَنِ وَ الْخُلُودُ فِي النَّارِ.
زِنا، شش پيامد دارد: سه در دنيا و سه در آخرت.
سه پيامد دنيايى اش اين است كه: آبرو را مى برد، مرگ را شتاب میبخشد و روزى را میبرد.
سه پيامد آخرتى اش این است که: سختى حسابرسى، خشم خداى رحمان و ماندگارى در آتش است.
منبع: لعنتی
دیدگاه ها