مـوضـوعات

داستانک پیرمرد دزد

داستانک پیرمرد دزد

داستانک پیرمرد دزد

درکانادا پیرمردی را به خاطر دزدیدن نان به دادگاه احضار کردند.

پیرمرد به اشتباهش اعتراف کرد.

ولی کار خودش را اینگونه توجیه کرد: خیلی گرسنه بودم و نزدیک بود بمیرم.

داستانک پیرمرد دزد

قاضی گفت: تو خودت میدانی که دزد هستی و من ده دلار تو را جریمه میکنم و میدانم که توانایی پرداخت آنرا نداری به همین خاطر من جای تو جریمه را پرداخت میکنم.

در آن لحظه همه سکوت کرده بودند و دیدند که قاضی ده دلار از جیب خود درآورد و درخواست کرد تا به خزانه بابت حکم پیرمرد پرداخت شود.

سپس ایستاد و به حاضرین درجلسه گفت: همه شما محکوم هستید و باید هر کدام ده دلار جریمه پرداخت کنید.

چون شما در شهری زندگی میکنید که فقیر مجبور میشود تکه ای نان دزدی کند!

در آن جلسه دادگاه ۴٨٠دلار جمع شد و قاضی آن را به پیرمرد بخشید.

منبع: لعنتی


تاریخ : 08 آگوست 2017 ، 05:08:05
1,975 نفر

مطالب مرتبط :

دیدگاه ها

شما نیز دیدگاه خود را به ثبت برسانید...

ما را حمایت کنید: